[نفت] تصفیه ی آب تغذیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] طبقه بندی در کارگاه [زمین شناسی] رده بندی صحرایی یک تحلیل مقدماتی فسیل ها یا نمونه های دستی سنگها یا کانی ها در صحرا، که معمولاً با دست انجام می شود.
[زمین شناسی] استحکامات صحرایى
هویت پرونده
[سینما] سرعت سنج فیلم
[کامپیوتر] شکلی از منطق که در زبان برنامه نویسی PROLOGبکار می رود
[شیمی] استری کردن فیشری - استری کردن فیشری
کیک هاسگ و گربه رااذیت می کنند
مگس گیر، مرغ مگس خوار، حیوان مگس خوار سایر معانی: (جانورشناسی) مرغ مگس گیر (پرندگان تیره ی muscicapidae)، مگس گیر مره یاانسان یاکارتنه
[زمین شناسی] طبقه بندی فولک - فولک کربنات ها را به دو دسته آلوکم ها و اورتو کم ها تقسیم می کند.( 1995م )
[صنایع غذایی] مسمومیت غذایی : هر نوع مسمومیتی که در اثر ورود زهرابه های میکروبی و قارچی و یا سموم شیمیایی از راه مواد غذایی در انسان ایجاد میشود.
غنیسازی غذا [تغذیه] افزودن مواد مغذی به غذا بهحدیکه از میزان طبیعی آن بیشتر شود
واژههای مصوب فرهنگستان