نوار [عمومی] محفظهای که در آن نوار مغناطیسی صوتی یا تصویری، در دو جهت حرکت کند
واژههای مصوب فرهنگستان
جعبه کوچک جای جواهرات، کاست سایر معانی: (دوربین عکاسی) کاست فیلم، casket : جعبه کوچک جای جواهرات، تابوت [سینما] کاست [نوعی فیلمدان و نواردان ] - نوار خشابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] نوار کاست رقمی
[برق و الکترونیک] دستگاه ضبط کاست ویدئو (ویدئو ) دستگاه ضبط تصویر الکترونیکی مورد مصرف عمومی که می تواند برنامه های زنده ی تلویزیونی را روی نوار کاست ویدئو برای پخش مجدد ضبط کند . همچنین می ...
گلوله، فشنگ، کارتریج سایر معانی: استوانه (حلقه ی فیلم دوربین عکاسی با ماسوره و پوشش خارجی آن که یکجا در دوربین می گذارند)، (جنگ افزار) فشنگ (شامل پوکه و باروت و گلوله یا ساچمه)، (گرامافون) س ...
دستگاه ضبط و پخش ویدیو است که از کاست استفاده میکند. [فرهنگ اصطلاحات سینمایی]
فرهنگ واژههای آزاد