[زمین شناسی] مرمر جنگل رجوع شود به landscape marble.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چون خواست بگریزد
چشم انداز، منظره، خاکبرداری وخیابان بندی کردن، دور نما، با منظره تزئین کردن سایر معانی: چشم افکن، زمین چهر، نقاشی یا عکس منظره، تابلو طبیعت، زمین چهرنما، (با خاکبرداری یا خاکریزی و گلکاری و ...
معماری محوطه سازی، مهرازی زمین آرایی، گلشن سازی
ارزیابی منظر [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] ارزیابی کمّی کیفیات منظر ازلحاظ بصری و زیباییشناختی و فرهنگی برای برنامهریزیهای عمرانی یا حفاظت محیط_زیست ...
واژههای مصوب فرهنگستان
زمین آرا، محوطه ساز، گلشن ساز، باغ آرا، متخصص تزئین باه وگلکاری وزیبا سازی مناظر
هنر محوطه سازی، زمین آرایی، گلشن سازی، باغ آرایی
[عمران و معماری] منظره سازی [زمین شناسی] منظره سازی
الگوی منظر [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] تعداد و فراوانی و ابعاد و همجواری عناصر منظر که در تعیین یا توصیف فرایندهای بومشناختی اهمیت دارند ...
طراحی منظر [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] بخشی از برنامهریزی کاربری زمین که هدف آن تصمیمگیری درمورد عوامل طبیعی بزرگمقیاس، مانند بومسازگانها و حوضه&zwn ...
علم منظر [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] مطالعۀ منظر در چارچوب اصول علمی که عموما مبتنی بر بررسی برهمکنش فرایندهای زیستمحیطی بر سطح زمین است ...
منظره ی کره ماه یا تصویر آن، مه منظره، مه نما، منظره سطح ماه [زمین شناسی] سطح ماه سطح ماه در قالب تصاویر یا منظره ای از ماه که از طریق تلسکوپ مشاهده شده و یا بر پایه شواهد تصویری و تلسکوپی ت ...