[کامپیوتر] پیام لغو( حذف )
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] این اصطلاح از دو کلمه robot و cancel مشتق شده است . نام یک برنامه کامپیوتری که به طور خودکار پیامهای مشخصی را از یک گروه خبری یا حوزه بحث عمومی لغو می کند . این برنامه به حذف پیام ...
سوراخ سوراخ، اسفنجی سایر معانی: مشبک، سورا سورا
لغو، فسخ، الغاء، ابطال، حذف سایر معانی: الغا، واداد، وادادگی، (ریاضی) اسقاط (قاعده)، تحویل، کسر، افکنش، هر چیز به هم خورده (یا: موقوف شده)، واداده، واداد شده، فسخ شده، باطل شده، نشان واداد ی ...
لغو به خواست مسافر [گردشگری و جهانگردی] فسخ قرارداد سفر یا خدمات گردشگری به خواست مسافر قبل از استفاده از آن
واژههای مصوب فرهنگستان
شرایط لغو [گردشگری و جهانگردی] بندی از قرارداد که در آن شرایطی که ممکن است به فسخ قرارداد منجر شود، ذکر میشود
[ریاضیات] قانون حذف در ضرب
[ریاضیات] قاعده ی اسقاط، قاعده ی حذف، قانون حذف [آمار] قاعده حذف
[برق و الکترونیک] حذف کننده دو تایی
[کامپیوتر] لغو پژواک
[حسابداری] حذف کاهش قیمت فروش
منسوخ کردن، از میان بردن، بر انداختن، موقوف کردن سایر معانی: فسخ کردن، ملغی کردن، لغو کردن، منسو کردن [حقوق] لغو کردن، نسخ کردن