محرمانه، سری سایر معانی: پنهان، arcana : محرمانه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محرمانه، رمزی، مبهم، سری، داخلی، مشکوک، درونی سایر معانی: (در مورد فکر و نوشته و غیره - قابل درک توسط عده ی معدودی از خواص) رمزگونه، پرخیده، پر ایما و اشاره، غامض، خودمانی، مستور، پوشیده، (د ...
ماسک زده سایر معانی: رخپوش دار، نقاب زده، ماسک دار، چهره پوش دار، نهان، پنهان، مستتر [پلیمر] محافظت شده
رمزی، سری، نهانی، اسرار امیز، پوشیده، مرموز، غیبی، از نظر پنهان کردن، مستتر کردن، مخفی کردن سایر معانی: نهان، نهفته، پنهان، مخفی، مستور، ویژه ی خواص، مکنون، ورای درک انسانی، اسرار آمیز، وابس ...