گور بازبسامان [باستانشناسی] گوری که در آن بقایای استخوانی یک جسد برخلاف حالت طبیعی آن دوباره ساماندهی شده است
واژههای مصوب فرهنگستان
بازتدفین [باستانشناسی] جابهجا کردن بقایای یک جسد از محلی به محل دیگر
تدفین داربستی [باستانشناسی] واسپارشی که در آن جسد را در پارچه یا پوست حیوان میپیچیدند و بالای داربست چوبی رها میکردند
تدفین طاقباز [باستانشناسی] نوعی تدفین درازکش که در آن جسد پشت بر خاک و رو به آسمان دارد
تدفین امانی [باستانشناسی] تدفین موقت یک جسد تا انتقال آن به جای موردنظر
تدفین همبَر [باستانشناسی] تدفین همزمان دو جسد در دو گور همجوار با مرز مشترک
آبسپاری [باستانشناسی] نوعی تدفین که در آن جسد را در آب رود یا دریا رها میکنند
خاکستردان [باستانشناسی] ظرفی برای نگهداری خاکستر سوختۀ یک یا چند جسد
(خودمانی)، (افکندن جسد به دریا) دریا سپاری، دور اندازی، دور افکنی، دور ریزی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخاک سپاری، مراسم تشییع جنازه، مراسم دفن، مجلس ترحیموتذکر، دفنی، وابسته به تشییع جنازه، وابسته به ایین تشییع جنازه سایر معانی: (مراسم ختم و به خاک سپاری) خاک سپاری، کفن و دفن، آیین سوگواری، ...
آیین آمرزش [باستانشناسی] مراسمی که بستگان متوفی با حضور روحانیان، ضمن تقدیم نثارها، برای شادی روح درگذشته در مقبرۀ وی به جای میآوردند ...
گور [باستانشناسی] مکانی برای تدفین انسان و گاهی حیوان