نوعی سازۀ ریلی که در انتهای خط آهن قرار میگیرد و مانع خروج وسیلۀ نقلیه از انتهای خط میشود [حملونقل ریلی]
واژههای مصوب فرهنگستان
برآمدگی یا سازۀ تقویتشدهای در زیر دُم هواگَرد که از وارد آمدن صدمه به بدنه در حین برخورد با زمین جلوگیری میکند [حملونقل هوایی]
قطعۀ لاستیکی ضخیمی که برای کاهش ضربه در هنگام بسته شدن در موتور در محل برخورد آن با بدنۀ خودرو نصب شده است [قطعات و اجزای خودرو]
نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از خراشیدگی سپر بر روی آن نصب میشود [قطعات و اجزای خودرو]
نوار لاستیکی یا پلاستیکی که برای جلوگیری از خراشیدگی سپر بر روی آن نصب میشود [مهندسی بسپار]
قطعهای فلزی که سپر با آن به بدنه یا شاسی خودرو متصل میشود [قطعات و اجزای خودرو]
سپری که در خودروهای باری طوری طراحی میشود که میتوان از آن بهعنوان پله نیز استفاده کرد [قطعات و اجزای خودرو]
جوشش ناگهانی یک مایع براثر گرمایش شدید که در نتیجۀ آن حبابهایی شکل میگیرد که فشاری بیش از فشار جوّ دارند [شیمی]