برنامه اشکال زدایییثلاعللهگل، اشکال زدائى کامپیوتر : اشکال یابى [کامپیوتر] اشکال یابی اشکال زدایی برنامه اشکال زدایی [برق و الکترونیک] اشکال زدا
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اشکال زدایی [کامپیوتر] اشکال زدایی [برق و الکترونیک] اشکال زدایی، استراق سمع زدایی 1. حذف خطاهای کی برنامه ی رایانه ای 2. کشف و از بین بردن وسایل استراق سمع . ابزار اصلی ضد جاسوسی، گیرنده ای ...
(عامیانه) طلادوست، طرفدار خرید و نگهداری طلا به عنوان تضمین در مقابل نوسانات بازار، سوسک طلایی
فریب، گول، حیله، شوخی فریب امیز، بامبول زدن، فریب دادن سایر معانی: دوز و کلک، حقه بازی، چرندیات، چرت و پرت، حرف مفت، آدم ریاکار، آدم شیاد، (انگلیس) آب نبات راه راه، گول زدن، کلک زدن ...
ظاهر سازی، فریب، گول زنی سایر معانی: گول زنی، فریب
شیپورجاانگشتی دار
رجوع شود به: conenose
(آمریکا - کسی که در خیابان و جاهای عمومی ته سیگار یا کاغذ یا پوست میوه و غیره می ریزد) حشره ی آشغال ریز، آدم کثیف و آشغال پاش
طلایی پردار
اشکال زدایی برنامه
(امریکا - عامیانه) انواع کنه های سرخ رنگ
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:(HAl(UO2)4(PO4)4•16(H2O