تقلا، سیلی، خرحمالی، ضربت سخت، کوشش سخت، ضربت سخت زدن، تقلا کردن، خرحمالی کردن، پرتاب کردن سایر معانی: رجوع شود به: slug، (با سختی یا تلاش زیاد) راه رفتن، راه باز کردن، (با تلاش و زحمت) کار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی