سیخ، سنجاق کراوات، شکل سیخ، برش، سوراخ کردن، نوشابه دراوردن، بسیخ کشیدن، تخلف کردن از، برای نخستین بار باز کردن، باز کردن یا مطرح نمودن سایر معانی: سوراخ کردن بشکه، مطرح کردن، به موضوعی (معم ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(کشتی بادبانی) طوری چرخیدن که باد از پهلو به کشتی بخورد (و خطر چپ شدن به وجود بیاید)
سورا کن، مطرح کننده
دارای لبه پهن
[برق و الکترونیک] باند پخش ؛ باند پخش استاندارد باندی از بسامدها در محدوده ی 535 تا 1605 کیلوهرتزی مربوط به بسامد حاملهای تخصیص یافته که برای ایالات متحده با مضارب 10 کیلوهرتزی افزایش می یاب ...
[زمین شناسی] آبشار با آستانه پهن
[آب و خاک] سرریز لبه پهن دایره ای
[عمران و معماری] آبشار با آستانه پهن
[عمران و معماری] سرریز لبه پهن - سرریز با لبه مسطح [زمین شناسی] سرریز لبه پهن، سرریز با لبه مسطح، آببند عریض، سرریز آستانه پهن
(راه آهن) ریل راه آهن دور از هم (یعنی پهن تر از اندازه ی معمولی که 143/5 سانتی متر است)، راه آهن پهن، ریل راه اهن خیلی دور از هم مثل راه اهن روسیه
[نساجی] پارچه عریض - پارچه هایی که عرض آن بیشتر از 27 اینچ باشد
ورزش : پرش کننده طول