[عمران و معماری] ضریب فراآب پل
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] موجشکن منقطع [زمین شناسی] موج شکن منقطع
[نفت] دیوار موج شکن مشبک
بارانداز، اسکله، جتی سایر معانی: رجوع شود به: shore، (کشتی) پهلو گرفتن، (کشتی) اسکله دار کردن، بارانداز ساختن، لنگر گاه ساحل رودخانه بااسکله یا دیوار، محکم مهارکردن [عمران و معماری] لنگر گاه ...
موجشکنی که رأس آن پایینتر از سطح آب ساکن قرار دارد و بخشی از انرژی موج را به دریا پس میزند و بخش عمدۀ باقیمانده را بهصورت موج شکنای چندستیغ یا ساده پخش می ...
واژههای مصوب فرهنگستان