افرین، براوو، بارک الله، شاباش، مریزاد، هورا، به به سایر معانی: (حرف ندا) عالی !، خیلی خوب !، دست مریزاد!، مرحبا!، براوو!، هورا! شاباش !، آفرین !، زه، آدمکش مزدور، قاتل حرفه ای، مریزاد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تجلیل، تکریم، درشت نمایی، بزرگ سازی سایر معانی: بزرگ نمایی، میزان یا قدرت بزرگ نمایی [سینما] بزرگنمایی - درشت نمایی [عمران و معماری] بزرگسازی - بزرگنمایی [برق و الکترونیک] بزرگ نمایی، تقویت ...
تحسین، ستایش، پرستش، نیایش، چاپلوسی، تعریف، تمجید، رجز، خوشامد گویی صمیمانه، تمجید و ستایش کردن، نیایش کردن، تمجید کردن، تعریف کردن، علم کردن، ریشخند کردن، لاف زدن، خوشامد گویی کردن، ستودن، ...