خود ستا، خود ستایی، گزافه گو، خود فروشی سایر معانی: لاف زن، چاخان، ادم لافزن، متظاهر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لافزن، خود ستا، گزافه گو، رجز خوان، خود ستا، متظاهر سایر معانی: آدم لافزن، چاخان، قمپزو
سخنگو، گوینده، حرف مفت زن، ناطق، ادم ناطق، اهل محاوره سایر معانی: ادم ناطق، ناطق، سخنگو [برق و الکترونیک] گوینده