مسافرگیری [حملونقل ریلی] سوار کردن یا سوار شدن مسافر به وسیلۀ نقلیه
واژههای مصوب فرهنگستان
مسافرگیری [حملونقل هوایی] سوار کردن یا سوار شدن مسافر به وسیلۀ نقلیه
پانسیون، تخته کوبی سایر معانی: ساختمان چوبی، پوشش تخته ای، (جمع) تخته ها، تخته بندی، الوار سبک، سوار شدن، سواری (در کشتی و هواپیما و ترن و اتوبوس و غیره)، مهمانخانه شبانه روزی [عمران و معمار ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساعت مسافرگیری [حملونقل هوایی] ساعتی که از مسافران درخواست میشود سوار هواگَرد شوند
مدتزمان سوار شدن [حملونقل درونشهری - جادهای] مدتزمان سوار شدن مسافر بهوسیلۀ نقلیۀ عمومی که برحسب مدتزمان لازم برای سوار شدن هر مسافر یا کل زمان لازم ...
[عمران و معماری] مدت زمان سوار شدن به اتوبوس
پوشش ترک ترکی باتخته
تختهبرفسُری آزاد [ورزش] نوعی تختهبرفسُری که در آن ورزشکار از عناصر موجود در شهر مانند نرده و پلکان و ریل برای اجرای حرکات نمایشی استفاده میکند|||متـ . تخته&zwnj ...
در بژنگ، درون داد کلیدی [کامپیوتر] وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید - وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید- وارد کردن داده ها از طریق صفحه کلید ؛ تایپ کردن.
[برق و الکترونیک] اصلاحات
اپارتمان، مستغلات، ملک استیجاری سایر معانی: ملک کرایه ای، مسکن، خانه، ساختمان آپارتمانی، آپارتمان [حقوق] مستغلات، ملک استیجاری، خانه، خانه یا آپارتمان ارزان قیمت
نوعی تختهبرفسُری که در آن ورزشکار از عناصر موجود در شهر مانند نرده و پلکان و ریل برای اجرای حرکات نمایشی استفاده میکند|||متـ . تختهبرفسُری نمایشی free-ride snow ...