(جانورشناسی) پرنده ی آبی (انواع باسترک های کوچک امریکای شمالی از جنس sialia)، (سابقا در اسکاتلند) کلاه پشمی آبی رنگ و بی لبه، (قدیمی) اسکاتلندی، (گیاه شناسی) مامیران آبی (انواع lupine هایی ک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) چشم آبی (انواع گیاهان جنس sisyrinchium از خانواده ی iris)، (جانورشناسی) آب فام، ماهی آب فام (pomatomus saltatrix از تیره ی pomatomidae)
(جانورشناسی) آب فام، ماهی آب فام (pomatomus saltatrix از تیره ی pomatomidae)، (جانورشناسی) ماهی آبشش آب فام (lepomis macrochirus)
(جانورشناسی) ماهی آبشش آب فام (lepomis macrochirus)، (گیاه شناسی) چمن گره ریش (جنس poa)
نیل، پودر ابی رنگ رختشویی سایر معانی: نیل، پودر ابی رنگ رختشویی [نساجی] ماده رنگی نیل - پدر آبی رنگ لباس شویی
[نساجی] ماده معرف آبی کننده
( گیاه شناسی) آبی دل (buchnera americana - گیاهی پایا از خانواده ی figwort - بومی جنوب ایالات متحده)، رجوع شود به: bluish، مایل به ابی، ابی فام [نساجی] رنگ مایل به آبی
(گیاه شناسی) بلوط آبی (quercus incana - بومی جنوب ایالات متحده)، ملوان وظیفه، سرباز وظیفه ی نیروی دریایی، سربازنیروی دریایی
[زمین شناسی] زمینی که سرشار از هوموس باشد
(ورزش هاکی) هر یک از دو خط آبی که موازی خط گل اند و زمین را به سه بخش تقسیم می کنند، (عامیانه) زاهدی که می کوشد عقاید اخلاقی خود را به دیگران تحمیل کند، ادم متعصب وسخت گیر
نوعی سرود وموسیقی جاز، افسردگی و حزن و اندوه سایر معانی: افسردگی وحزن واندوه، نوعی سرود وموسیقی جاز
اطلاعاتربایی دندانآبی [مهندسی مخابرات] ربودن اطلاعات افزارههای بیسیم با اتصال دندانآبی/ بلوتوث|||متـ . اطلاعاتربایی بلوتوثی ...
واژههای مصوب فرهنگستان