[زمین شناسی] کوری گرفتگی (سنجش از دور) نوعی از دست دادن بینایی است زمانی که یک شخص به مدت طولانی به خورشید خیره شود که می تواند سبب سوختن روزنه شبکیه چشم گردد.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نیم کوری، تارچشمی، کندی، کودنی
کوررنگی [زیستشناسی] ناتوانی مطلق در تشخیص رنگها و تفکیک هالههای رنگین|||متـ . تکرنگبینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کوررنگی [علوم پایۀ پزشکی] ناتوانی مطلق در تشخیص رنگها و تفکیک هالههای رنگین|||متـ . تکرنگبینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia ...
فراموشکاری، چشم پوشی
اختلال دردناک قرنیۀ چشم به علت قرار گرفتن بیشازحد در معرض نور فرابنفشی که از برف بازتابیده میشود [علوم جَوّ]
دید ضعیف در نور کم یا در شب [پزشکی]
ناتوانی مطلق در تشخیص رنگها و تفکیک هالههای رنگین|||متـ . تکرنگبینی monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia [زیستشناسی] ...