غمگین، چهره ی محزون، قیافه ی گرفته
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخم، ترشرویی، ابرو درهم کشی، اخم کردن سایر معانی: عبوسی کردن، ابرو درهم کشیدن، ترشرویی کردن، نگاه تهدید آمیز کردن، چشم زهره رفتن، تهدید