[زمین شناسی] گرانیت دو میکایی مترادفی برای گرانیت دو میکایی که در سال 1895 توسط keyes استفاده شد.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] محل پیوند اتصال
[زمین شناسی] مجموعه داده های شبکه ای که ممکن است به صورت یک عارضه پیوسته در نظر گرفته شود (blob)
[کامپیوتر] انباشتگر دودویی
نشان گذاری دودویی [کامپیوتر] نشان گذاری دودویی
[زمین شناسی] عدد دودویی نگاه کنید به binary numeral
عمل دوتایی [ریاضی] قاعدهای برای ترکیب دو عضو یک مجموعه که حاصل این ترکیب، عضوی از آن مجموعه باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
عملگر دوتایی [کامپیوتر] عملگر دودویی
[برق و الکترونیک] کلیدزنی انتقال - فازی دودویی کلید زنی داده های دودویی یا خط نقطه های رمز مورس بوسیله ی انحراف فاز 90+ـ درجه حامل .
[برق و الکترونیک] مقسم توان دودویی
دوتایی تَپاختری [نجوم رصدی و آشکارسازها] منظومهای دوتایی از یک تَپاختر و یک ستاره که به دور یکدیگر میگردند ...
رابطه دوتایی [ریاضیات] رابطه ی دوتایی [آمار] رابطه دودویی