(oblique) گونیا، سطح اریب اریب کردن، اریب وار بریدن یا تراشیدن، رنده کردن [عمران و معماری] شیبدار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] دودکش با دیوار مایل
قطر، دوگوشه، قاطع دو زاویه، مورب، اریب، قطری سایر معانی: قیقاچ، (هندسه و ریاضی) قطر، تراگوش، کژ، (هندسه و ریاضی) قطری، تراگوشی، دارای نشان ها یا خط های مورب، ناراست، دارای زاویه ی چهل و پنج ...