[روانپزشکی] طرح بین آزمودنی ها. طرحی تجربی که در آن آزمودنی های مختلف تحت شرایط متفاوت مورد آزمایش قرار می گیرند.
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیرافتاده) بین دو چیز ناخوشایند، بین چاه و چوله، نه راه پس و نه راه پیش داشتن
از دو سو در خطر، از دو سو مورد حمله، میان دو آتش
رجوع شود به: diencephalon
[ریاضیات] میانوند، بینیت، میان بودن
[سینما] تصویرگر میانی
[سینما] طراحی و نقاشی تصاویر میانی / میانه پرکنی
[نفت] عایق بندی بین لایه ها
[ریاضیات] واسطه ی هندسی دو عدد
[عمران و معماری] قوس معکوس بین دو مماس موازی
از خجالت آب شدن
[ریاضیات] پراش بین نمونه ها