بارانداز، اسکله، جتی سایر معانی: رجوع شود به: shore، (کشتی) پهلو گرفتن، (کشتی) اسکله دار کردن، بارانداز ساختن، لنگر گاه ساحل رودخانه بااسکله یا دیوار، محکم مهارکردن [عمران و معماری] لنگر گاه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فضا یا محدودهای در داخل رودخانهها یا آبراهها با عمق مناسب که در آنجا شناور میتواند بهطور ایمن در لنگر بماند [حملونقل دریایی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان