اقصر طرق سایر معانی: خط راست، راستا، اقصرفاصله، خط مستقیم، خطراست، خطمستقیم [ریاضیات] اقصر فاصله، خط راست
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راست، بی درنگ، مستقیما، سر راست، یک راست سایر معانی: (به طور) سرراست، راستوار، صرفا، درست، کاملا، فورا، بلافاصله، الان، به زودی، (انگلیس) به مجرد اینکه، تا، به محض این که [برق و الکترونیک] م ...
طرف، راه، سمت، جاده، مسیر، خط سیر، جریان معمولی، مسیر چیزیرا تعیین کردن سایر معانی: مسیر عادی (مثلا در تحویل روزنامه به منازل)، از راه یا مسیر معینی فرستادن، مشتریان (به ویژه مشتریان مسیر عا ...