ناپدید شدن، به صفر رسیدن، غیب شدن سایر معانی: از میان رفتن، زایل شدن، اواشناسی بخش ضعیف ونهایی بعضی از حرفهای صدادار [نساجی] از بین بردن - از بین رفتن [ریاضیات] به صفر رسیدن، ناپدید شدن، صفر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی