حضور یافتن، کسی را لو دادن، حاضر شدن سایر معانی: (عامیانه) 1- وارد شدن، آمدن، (سروکله ی کسی) پیدا شدن 2- چشمگیر شدن، نمایان شدن، سر موقع حاضر شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی