بند ۱ [حملونقل دریایی] هریک از تقسیمات عرضی در امتداد عرض کشتی که به عنوان یکی از مختصات سهگانۀ محل استقرار بارگُنجها شمارهگیری میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پهلوگاه [حملونقل درونشهری - جادهای] محلی تورفته در امتداد سطح سوارهرو برای توقف وسایل نقلیه، سوار و پیاده کردن مسافر یا تخلیه و بارگیری ...
رجوع شود به: bez antler
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: bobcat
[زمین شناسی] پشته دهانه خلیج پشته ماسه ای که کاملا عرض خلیج را می پوشاند و آن را از توده اصلی آب جدا می کند. [زمین شناسی] سد شنی دهانه خلیج یک توده طویل و باریک از ماسه یا گراول، که بوسیله ا ...
عنوان ایالت massachusetts
[نساجی] لیف مصنوعی بایر پلون ( پلی کاپرو لاکتام رشته و پولکی )
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Al(OH)3 - وجه تسمیه : ترکیبی مصنوعی که در قرن 19 توسط Karl J. Bayer زمین شناس آلمانی نامگذاری شد
[ریاضیات] قاعده ی تصمیم بیز
[ریاضیات] فرمول بیز [آمار] فرمول بیز
[آمار] برآوردگر خطی بیزی
[ریاضیات] زبان بیز، زیان بیزی [آمار] زیان بیزی