جاشو یا کارکن روی طراد، کرجی بان، دوبه ران
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوبۀ آبراهی [حملونقل دریایی] شناوری که برای قایقهایی که در رودخانهها و دریاچهها در رفتوآمد هستند خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
دوبۀ آبراهی [گردشگری و جهانگردی] شناوری که برای قایقهایی که در رودخانهها و دریاچهها در رفتوآمد هستند خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم میکند ...
[نفت] دوبه ی رابط
بارگُنجـ دوبهبَر [حملونقل دریایی] کشتیای که برای حمل همزمان دوبه و بارگُنج طراحی و ساخته شده است ...
[نفت] دوبه ی لوله گذاری
[نفت] دوبه ی لوله کش
[نفت] کلک
فرى علوم نظامى : تراده بارکش
[نفت] دوبه ی حفاری زیر آب رو
دوبۀ مخزنی [حملونقل دریایی] نوعی دوبۀ دارای مخزن که از آن برای حمل کالای مایع استفاده میکنند
[نفت] دوبه ی همه کاره