چانهزنی [اعتیاد] یکی از انواع رایج انکار که در آن فرد میکوشد تا با تغییر در رفتارهای اعتیادی یا مقدار مصرف الکل و مواد با به تعویق انداختن زمان ترک، همچنان به اعتیاد خود ادامه بد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مرحلۀ چانهزنی [روانشناسی] سومین مرحله از پنج مرحلۀ فرایند مرگ که در آن فردِ روبهمرگ برای عقب انداختن پایان زندگی، به چانه زدن در معامله با خدا یا تقدیر می ...
توافق، پیمان، سازش، موافقت، قرار، قبول، عهد، قرارداد، معاهده، عقد، مطابقهء نحوی، معاهده و مقاطعهء، شرط، عهد نامه سایر معانی: قبولی، همداستانی، سازگاری، سازواری، همدلی، موافقتنامه، تفاهم نامه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هم اهنگسازی سایر معانی: هم اهنگ سازی
نظریهای ناظر بر روشی در تصمیمگیری برای وضعیتی که در آن، نفع طرفهای درگیر در چانهزنی برای دستیابی به راهحلی است که وضعیت هریک از طرفها را بهبود میبخش ...
یکی از انواع رایج انکار که در آن فرد میکوشد تا با تغییر در رفتارهای اعتیادی یا مقدار مصرف الکل و مواد با به تعویق انداختن زمان ترک، همچنان به اعتیاد خود ادامه بدهد [اعتیاد] ...