صفت کیفی [آمار] مشخصۀ کیفی یک فرد آماری در مقابل مشخصۀ کمّی آن
واژههای مصوب فرهنگستان
صفت کیفی [ریاضی] مشخصۀ کیفی یک فرد آماری در مقابل مشخصۀ کمّی آن
گواهی شاخصه [مهندسی مخابرات] ساختاری دادهای حاوی مجموعهای از شاخصههای یک هستار
گواهی ویژگی [رمزشناسی] گواهی رقمیای برای تأیید ویژگیهای مشخص یک کاربر که توسط یک نهاد ثالث رسمی مورداعتماد امضا شده است
[ریاضیات] مشخصه ی وصفی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کد اطلاعات توصیفی [مهندسی نقشهبرداری] شناسۀ حرفیعددی اطلاعات توصیفی
[حسابداری] تصمیم گیری صفت
[زمین شناسی] اختصاص دادن خصوصیتها به عوارض (نقاط، خطوط، پلیگونها) در سیستمهای اطلاعات فضایی مترادف attribute tagging
[حسابداری] روشهای صفت
[ریاضیات] طرح نمونه گیری وصفی
[حسابداری] جداول صفت
واپایش دسترسی ویژگیبنیاد [رمزشناسی] واپایش دسترسیای که براساس ویژگیهای کاربر انجام میشود