شکست ناپذیر، مغلوب نشدنی سایر معانی: مغلوب نکردنی، سخت، استوار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(دژ و شهر و غیره) تسخیر پذیر، گشودنی، قابل ابستنی
حساس، اماده پذیرش، فروگیر پدیر سایر معانی: رجوع شود به: susceptible، پذیرنده، مستعد [برق و الکترونیک] پذیرنده، مستعد