بمب اتمی سایر معانی: بمب اتمی (atomic bomb هم می گویند)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[شیمی] جذب اتمی
[زمین شناسی] طیف نمایی جذب اتمی مشاهده یک طیف جذب اتمی و تمام فرآیندهای ثبت، ضبط و اندازه گیری که همراه آن می باشد.
[معدن] اسپکتروفتومتری جذب اتمی (ژئوشیمی)
بمب اتمی [فیزیک] ← بمب شکافتی
واژههای مصوب فرهنگستان
[شیمی] پیوند اتمی
[برق و الکترونیک] بار اتمی بار الکتریکی یک یون که برابر است با حاصلضرب تعداد الکترون هایی که اتم در طی یونش به دست آورده، یا از دست میدهد، در بار الکتریکی الکترون .
ساعت اتمی، گاهشمار اتمی، (دارویی که دارای مواد رادیو اکتیو است و در تشخیص و درمان سرطان کاربرد دارد) داروی اتمی [شیمی] (دارویی که داراى مواد رادیو اکتیو است و در تشخیص و درمان سرطان کاربرد د ...
[شیمی] بلور اتمی
[ریاضیات] عنصر اتمی
طیفشناسی گسیلاتمی [شیمی] نوعی طیفشناسی اتمی که در آن نور گسیلشده با طولِموجهای گسسته مشاهده و بررسی میشود ...
طیفشناسی گسیلاتمی [فیزیک] نوعی طیفشناسی اتمی که در آن نور گسیلشده با طولِموجهای گسسته مشاهده و بررسی میشود ...