ناهمزمان [مهندسی مخابرات] ویژگی پدیدههایی که در یک زمان رخ نمیدهند یا دورۀ زمانی یا فاز یکسان ندارند
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] ارتباط ناهمزمان .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کامپیوتر ناهنگام [کامپیوتر] کامپیوتر غیر همزمان، کامپیوتر ناهمگام، نوعی از کامپیوتر که در آن هر عمل در نتیجه سیگنالی که از تکمیل عمل قبلی حاصل می شود و یا در اثر اعلام آمادگی وسیله لازم برای ...
[کامپیوتر] دستگاه غیر همزمان، دستگاه نا همگام . [برق و الکترونیک] وسیله ی ناهمزمان وسیله ای که سرعت کار آن به بسامد سیستم میزبان وابسته نیست .
[برق و الکترونیک] مولد غیر همزمان
[برق و الکترونیک] منطق ناهمزمان ،مدار منطقی ناهمزمان مدار منطقی که در آن عملیات رایانه ای به شکل ترتیبی و مستقل از زمان انجام می پذیرند.
[برق و الکترونیک] تسهیم نا همزمان سیستم ارسال تسهیمی که در آن دو یا چند فرستنده بدون هیچ منعی برای کار همزمان از یک کانال مشترک استفاده می کنند .
مخابره ناهنگام مخابره ناهنگام [کامپیوتر] مخابره غیر همزمان، مخابره ناهمگام، انتقال غیر همزمان، اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نا منظم به وسیله قرار دادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر و ...
[برق و الکترونیک] غیر همزمان، ناهمزمان بدون رابطه فازی، بسامدی با سرعت باکمیتهای دیگر یک قطعه یا مدار .
برنامهای آموزشی که در آن یاددهنده و یادگیرنده بهطور همزمان شرکت ندارند [رایانه و فنّاوری اطلاعات]