تداعی [روانشناسی] در روانکاوی، پیوندی میان یک محتوای ذهنی و یک محتوای ذهنی دیگر
واژههای مصوب فرهنگستان
همبود [باستانشناسی] پیوستگی دو یا چند یافتۀ باستانی، اعم از دستساخته و بومساخته و پدیدار، که به همراه یکدیگر و معمولا در یک بستره یافت میشوند ...
اتحاد، پیوستگی، وابستگی، تجمع، امیزش، انجمن، مشارکت، شرکت، تداعی معانی، ائتلاف سایر معانی: همکاری، پیوند، هم پیوندی، همنشینی، مصاحبت، همدمی، رابطه، هم خوانی، تداعی، (گیاه شناسی - زیست شناسی ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] ضریب پیوند [آمار] ضریب پیوند
[کامپیوتر] بزرگترین جامعه جهانی آموزشی و علم جهت توسعه مهارتهای فنی و صلاحیتهای حرفه ای متخصصان کامپیوتر .
[کامپیوتر] یک سازمان بین المللی که متعهد است تا اعضا خود را از رشد سریع و تغییرات در زمینه مدیریست سیستم ها و پردازش اطلاعات آگاه کند .
[کامپیوتر] سازمان حرفه ای و غیر انتفاعی، متشکل از افرادی که پردازش کامپیوتر علاقه مند هستند .
[کامپیوتر] انجمن متخصصین سیستم های اطلاعاتی .
مبنی بر شرکت یا معاشرت، متداعی
[ریاضیات] پیچ اتحادیه ی مهندسین انگلیسی
[زمین شناسی] انجمنی که هدفش ارتقاء تحقیقات جغرافیایی و آموزشهای مربوط به آن بوده و نماینده این حرفه در مجامع تجاری و علمی می باشد . (cag)
[زمین شناسی] (زمین شناسی نجومی): اصطلاحی که توسط اتحادیه بین المللی نجوم، برای رشته یا زنجیره ای از دهانه ها یا کراترهایی که در روی مریخ بوجود آمده است، بکار می رود. در مورد بیشتر این دهانه ...