مصادره، ضبط، غصب، مصادره یا ضبط سایر معانی: مصادره یا ضبط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خواست، مطالبه، تقاضا، نیاز، درخواست، طلب، طلب کردن، تقاضا کردن، مطالبه کردن، خواستار شدن سایر معانی: خواستن، طلبیدن، (به عنوان حق خود) ادعا کردن، تحکم کردن، واخواستن، خواسته، ضرورت، الزام، ( ...