پلیس گشتی، گشتی سایر معانی: (پلیس) مامور گشت، پاسبان محل [عمران و معماری] پلیس گشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امین صلح، ضابط صلحیه سایر معانی: سرکلانتر، پایور، افسر شهربانی