فن معماری، معماری، سبک معماری، مهرازی سایر معانی: مهندسی ساختمان، بنیادگری، طرح ساختمان، ساختار، ساختمان یا ساختمان ها، بنا، عمارت [کامپیوتر] معماری، ساختار .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] معماری دسته بیتی یک مفهوم طراحی در پردازنده های مقسم که امکان ساخت قطعات سفارشی را از روی یک یا چند تراشه ی ریزپردازنده ی جزئی می دهد.
[برق و الکترونیک] معماری گذرگاه رهنمود طراحی یا جانمایی فیزیکی برای سیستم گذرگاهی که مطبق با قوانین و قراردادهای حاکم بر تبادل داده ها طراحی شده است . نمونه های آن عبارت اند از گذرگاههای VME ...
[عمران و معماری] معماری کپسولی
[کامپیوتر] معماری بسط یافته دیسک فشرده .
معماری رایانه [رایانه و فنّاوری اطلاعات] طرح و مشخصات کلی سامانۀ رایانه که نشاندهندۀ بخشهای عمدۀ آن مانند حافظه و پردازشگر مرکزی و چگونگی ارتباط بین آنها باشد|||متـ . معماری ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] معماری اکتشافی چارچوبی برای سازماندهی برنامه اکتشافی کانسارها که شامل مراحل ناحیه ای، پیگیری و جزئیات است. (فورتسکیو 1965، ص7-6).
[کامپیوتر] معماری استاندارد صنعتی - نگاه کنید به ISA .
[برق و الکترونیک] معماری استاندارد صنعت ( ایسا ) نامی که IBM به معماری گذر گاه مورد استفاده در رایانه های شخصی PCAT داده است .
معماری محوطه سازی، مهرازی زمین آرایی، گلشن سازی
معماری خرسنگی [باستانشناسی] اصطلاحی برای توصیف سازههای خرسنگی دوران نوسنگی و پس از آن
نانومعماری [نانوفنّاوری] ساختاربندی و سازماندهی اجزای قابلتشخیص در ابعاد نانو برای تولید ساختارها و موادی که خواص دقیق و قابلپیشبینی داشته باشند ...