ارزیابی، سنجش سایر معانی: ارزیابی [حسابداری] ارزشیابی، اندازه گیری [کامپیوتر] ارزیابی . - ارزیابی - فرایند تشخیص اینکه عملکرد یک سیستم کامپیوتری جدید، واقعاً بر اساس آن چیزی است که برای آن ط ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارزش، قیمت، بها، نرخ، با قائل شدن، قیمت گذاشتن سایر معانی: مظنه، جایزه (برای دستگیری یا کشتن)، کله گرگی، رشوه، پول چای، (مجازی) هزینه، فداکاری، تاوان، تنبیه، تقاص، قیمت گذاری کردن، (عامیانه) ...