مخالف سقط جنین عمدی، مخالف بچه اندازی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ضد هوابرد، ضد حملات هوایی سایر معانی: (ارتش) ضد هوایی، پدافند هوایی، اسلحه ضد هوایی، ضدهواپیما
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوترى یک روش بکارگیرى صافى که باعث ظهور خطها و لبه هاى صاف در محل تصویر صفحه نمایش مى شود، ضد شکستگى، برطرف کردن بدنمایى کامپیوتر : خوشنماسازى [کامپیوتر] تک ...
پالایۀ صافسازی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] پالایهای که عمل صافسازی را انجام میدهد
واژههای مصوب فرهنگستان
پالایۀ صافسازی [مهندسی مخابرات] پالایهای که عمل صافسازی را انجام میدهد
[برق و الکترونیک] پالایه ی پاد - کم برداری پالایه ی پایین گذار که برای جلو گیری از نویز کم برداری در بسامد های پایین، مولفه های بسامد بالا در سیگنال ورودی را قبل از نمونه برداری از آن جدا می ...
ضد زره، ضد تانک علوم نظامى : ضد زرهى
شیمى : ضد اروماتیستى [شیمی] ضد آروماتیستی
(فیزیک) آنتی باریون (پاد ذره ی باریون)
(زیست شناسی - همزیستی دو موجود که برای یکی از آنها زیانبخش است) زیان زیستی، زیست شناسی تضاد بین دو موجود زنده کوچک که بیش از یکی از انها در محیط باقی نمیماند، تضاد بین یک میکرب و فراورده ء م ...
صفحۀ پادزیست [زیستشناسی - میکربشناسی] هریک از صفحات مدور کوچکی از کاغذ جاذب که با یک نوع پادزیست اشباع شده باشد
پادتَن [پزشکی] نوعی پروتئین که در بافت لنفاوی، در پاسخ به حضور پادگن خاصی، تولید میشود و در پلاسما به گردش درمیآید تا به پادگن حملهور شود و آن را بیزیان کند ...