مادۀ ضدِکلوخه [علوم و فنّاوری غذا] نوعی افزودنی غذایی که از کلوخهای شدن ذرات یا پودرها جلوگیری میکند|||متـ . ضدکلوخه
واژههای مصوب فرهنگستان
ضدِفمینیست [جامعهشناسی] 1. عقیده یا رفتاری که بازتاب مخالفت با برابری اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زن و مرد است 2. فردی که با فمینیسم مخالف است ...
ضدِفمینیست [مطالعات زنان] 1. عقیده یا رفتاری که بازتاب مخالفت با برابری اقتصادی و سیاسی و اجتماعی زن و مرد است 2. فردی که با فمینیسم مخالف است ...
ضدِیخ [حملونقل هوایی] مواد یا تجهیزاتی که از آنها برای پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد استفاده میشود
ضدِیخزنی [حملونقل هوایی] پیشگیری از یخ بستن آب بر سطوح مختلف هواگَرد به روشهای گرمایی یا مکانیکی یا شیمیایی
رژیم ضدِالتهاب [علوم پایۀ پزشکی] رژیم غذاییای حاوی مواد غذاییای که تصور میشود باعث کاهش التهاب میشوند
پاداُزوننده [خوردگی] ترکیبی شیمیایی که مانع تخریب مواد براثر گاز اُزون موجود در هوا میشود یا فرایند تخریب مواد را کند میکند
موشک ضدرادار [علوم نظامی] نوعی موشک که بهطور غیرعامل منبع انتشار نشانک/ سیگنالهای راداری را دنبال میکند
پادنسیم دریا [علوم جَوّ] برگشت شارش هوا در بالا از خشکی به سوی دریا که جزئی از گردش نسیم دریاست
ضدِاختلال نقطهای [علوم نظامی] فنی برای کاهش اثر اختلال نقطهای دشمن که بر روی گیرندههای امواج الکترومغناطیسی خودی اعمال میشود ...
خطهای پادـ استوکس [فیزیک] خطهای طیفی حاصل از نور پراکندهای که طولِموجهای کوتاهتر از طولِموج نور فرودی دارند ...
ماتریس پادمتقارن [ریاضی] ماتریسی مربعی که با قرینۀ ترانهادۀ خود برابر باشد