شاهنشین، الاچیق سایر معانی: (از ریشه ی عربی: القبه)، گوشه ی دنج، آلاچیق، خانه ی تابستانی [عمران و معماری] تورفتگی - شاهنشین - آلاچیق - آشیانه [آب و خاک] تو رفتگی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راهرو، سرسرا، دهلیز، هشتی، دالان سرپوشیده سایر معانی: (کالبدشناسی - جانورشناسی) دهلیز، دهلیزه، دالان، رواق، کفش کن، رجوع شود به: lobby، راهرو سرپوشیده میان دو واگن مسافربر [زمین شناسی] دهلیز ...
اطاق انتظار، اتاق انتظار سایر معانی: سالن انتظار