ردۀ بلوری در سامانۀ چهارگوش با تقارن 4/0m [زمینشناسی]
واژههای مصوب فرهنگستان
← پادشاهی کهن [باستانشناسی]
مجموعهای از سازهها، شامل معبد نیل، معبدراهه، معبد وداع، هرم پیرامونی، آرامگاه اعضای خانوادۀ سلطنتی و صاحبمنصبان در دورههای پادشاهی کهن و میانه [باستانشناسی] ...
در وسط شناور یا به سمت وسط [علوم نظامی]
دیسۀ بلوری دارای یک هرم دوازدهوجهی که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور تقارن ششتایه (sixfold)، دوششگوش است|||متـ . هرم دوششگوش [زمینشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای هشت وجه بلوری در یک هرم که در آن برش عمود بر محور تقارن چهارتایه (fourfold)، دوچهارگوش است|||متـ . هرم دوچهارگوش [زمینشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای سه وجه متساویالساقین در هرمی با برشِ عرضی مثلثی|||متـ . هرم سهگوش [زمینشناسی]
دیسۀ بلوری دارای شش وجه در یک هرم که در آن هر برشِ عرضی عمود بر محور ششتایه (sixfold)، ششگوش است|||متـ . هرم ششگوش [زمینشناسی] ...
دیسۀ بلوری دارای چهار وجه بلوری همسان که بهطور آرمانی مثلثهای متساویالساقین موجود در یک هرم با برش عرضی مربع هستند|||متـ . هرم چهارگوش [زمینشناسی] ...
1. بنایی هرمی با قاعدهای مربع از جنس سنگ یا خشت 2. بنایی هِرمی از خشت با قاعدهای مربع که، در دورۀ پادشاهی کهن و میانه در مصر، متداولترین گونۀ آرامگاههای سلطنتی بوده ا ...