[ریاضیات] رویه های ریمانی همدیس
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ارثا,ازشکم مادر
مغرورانه ,بااهمیت دادن به خود,بطورنتیجه
[نفت] سکوی بتونی با دیواره ی مشبک
[نفت] ناخالصی پس مانده
ازروی قراین
پیوسته ,دائما,همیشه ,مدام
پادسنگر (استحکاماتی که قوای محاصره کننده می سازند تا از حمله ی محاصره شوندگان در امان باشند)
ازراه مباحثه
برطبق یین ورسوم قراردادی ,مطابق قرارداد
[ریاضیات] به طور همگرا موزای
[زمین شناسی] کورالین آشکوب اروپایی: ژوراسیک بالایی (بالای کالوین زیر کیمرجین)، معادل آکسفوردین.