قلیا سایر معانی: (از عربی)، شخار، فلز قلیایی، ماده ای باخاصیت قلیایی مثل سودمحرق [شیمی] قلیا، قلیایی - (از ریشه عربی ) 1- قلیا، شخار 2- فلز قلیایی 3- (ماده ى ) قلیایی، شخارى [عمران و معماری] ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] واکنش قلیایی سنگدانه ها - واکنش قلیایی مصالح سنگی
[نساجی] ماده خنثی کننده قلیا ( ماده اسیدی که قلیائیت حمام رنگ را خنثی می کند )
[نساجی] سلولز قلیلیی
[نساجی] روش قلیایی آغشته کردن ( در تثبیت رنگ در چاپ پارچه )
مقاومت قلیایی [خوردگی] میزان مقاومت ماده در محیطهای قلیایی در برابر واکنشهای شیمیایی مخرب
واژههای مصوب فرهنگستان
مقاومت قلیایی [مهندسی بسپار] میزان مقاومت ماده در محیطهای قلیایی در برابر واکنشهای شیمیایی مخرب
تورم قلیایی [خوردگی] تشکیل ژل در بتن در نتیجۀ جذب آب توسط سیلیسهای بیشکل یا شنهای دارای تبلور ضعیف و متعاقب آن ایجاد تورم که سبب کاهش استحکام یا تخریب کامل بتن میشود ...
[نساجی] شستشو با قلیا [نفت] چاره کاری با قلیا
پوشرنگ مقاومبهقلیا [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] مادهای پوششی که در شرایط معینی در برابر مواد قلیایی مقاوم است ...
(زمین شناسی) سنگ های قلیایی، وابسته به سنگ هایی که در آن نسبت قلیا به سیلیکا از حد معین بیشتر است، وابسته به سنگ هایی که در آن نسبت قلیا به آهک از حد معین کمتر است، نمکزار [شیمی] (شیمی) قلیا ...
قلیاسنجی [شیمی] اندازهگیری کمّی غلظت بازها یا مقدار باز آزاد در محلول