رنجوساز، مصیبت امیز سایر معانی: رنج آور، آزردگر، دچار کننده، دامنگیر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مصیبت بار، خطر ناک، فجیع، پربلا، بدبختی اور سایر معانی: اسف بار، فلاکت بار، آدرنگی، فاجعه آمیز
مضر، موذی، پر ازار سایر معانی: آسیب آور، زیانبخش، زیانمند، گزندآور، دردآور، گزایان، رنج آور
اسفناک، زار، سوگناک، رقت اور سایر معانی: افسوس انگیز، قابل تاسف، تاسف بار، دریغ انگیز، دژوانگر
قابل تاسف سایر معانی: تاسف آور، افسوس انگیز، دریغ آور