نامربوط(به مطلب مورد بحث)، غیر وارد، بی ربط
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مناسب، مطابق، وابسته، مربوط، وارد سایر معانی: مطرح [حسابداری] مربوط بودن [حقوق] ذیربط، مربوط، مناسب - ارتباط، مناسبت
1- به هدف نخورده 2- نامربوط، بی ربط