واقعیت دادن، بصورت مسلم دراوردن سایر معانی: واقعیت دادن، بصورت مسلم دراوردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خودشکوفایی [ریاضیات] نیاز های خودگرایانه، نیاز به خودیابی
دست یابی، انجام، موفقیت، پیروزی، کار بزرگ سایر معانی: پیشرفت، نیل، حصول، کامیابی، دست آورد، تحقق
تجسم، مجسم سازی، مادی سازی