بازیگرزن، هنرپیشهء زن سایر معانی: (مونث) هنرپیشه، بازیگر، ستاره ی سینما
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] بازیگر جزء
بازیگر [سینما و تلویزیون] هنرمندی که نقشی را بر روی صحنه اجرا میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
هنرمندی که نقشی را بر روی صحنه اجرا میکند [هنرهای نمایشی]
بازیگر زنی که پس از بازیگر نقش اول، مهمترین نقش را دارد|||متـ . بازیگر نقش دوم زن [سینما و تلویزیون]