بسیار عمیق سایر معانی: گردابی، ژرف، ورطه ای، ناپیمودنی [عمران و معماری] مغاکی [زمین شناسی] مغاکی این اصطلاح معمولا "متعلق به پایینترین اعماق اقیانوسها"ست عمق ناحیه مغاکی را بطور کلی از 4000 ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژرف، غیرقابل عمق سنجی سایر معانی: ژرف، غیرقابل عمق سنجی