پرهیز [اعتیاد] 1. خودداری از مصرف مواد با هدف درمان اعتیاد|||2. خودداری از انجام عمل جنسی
واژههای مصوب فرهنگستان
خودیابی پرهیزمدار [اعتیاد] نوعی خودیابی مبتنی بر قطع کامل و همیشگی مواد|||متـ . بهبود پرهیزمدار
پرهیز گزینشی [روانشناسی] پرهیز فرد از برخی رفتارهای جنسی و نه همۀ آنها، بهطور انتخابی
جلوگیری از ابستنی، زاد ایست سایر معانی: جلوگیری از آبستنی، کنترل موالید، زادمهار، تنظیم خانواده [زمین شناسی] جلوگیری از آبستنی، تنظیم موالید [بهداشت] مهار زایش - کنترل موالید ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفت، نجابت، پاکدامنی، عفت وعصمت، سادگی سایر معانی: پرهیزکاری، پارسایی، عصمت، تجرد، پرهیز از مقاربت جنسی (به خاطر ملاحظات مذهبی)
جلو گیری، خود داری، نگهداری سایر معانی: خویشتنداری، کف نفس، هر وسیله ی بازداری: مانع، بند، قید، محدودیت، کرانبند، مهار، بازدار، لگام، افسار، محدودیت آزادی، بازداشت، بازداری، ممانعت، منع، مرز ...
حالتی ناخوشایند که فرد پس از لغزش دچار آن میشود و ممکن است به بازگشت اعتیاد منجر شود [اعتیاد]
حالتی ناخوشایند که فرد پس از لغزش دچار آن میشود و ممکن است به بازگشت اعتیاد منجر شود [روانشناسی]
خودداری از فعالیت جنسی معمولا به دلایل خاصی که ممکن است اخلاقی یا مذهبی یا قانونی یا مربوط به ایمنی و سلامت باشد [روانشناسی]
پرهیز فرد از برخی رفتارهای جنسی و نه همۀ آنها، بهطور انتخابی [روانشناسی]
پرهیز فرد از برخی رفتارهای جنسی و نه همۀ آنها، بهطور انتخابی [علوم سلامت]