پاک کن، با چوب گردگیری پاک کردن، پاک کردن سایر معانی: با زمین شوی شستن یا پاک کردن، هر چیز همانند زمین شوی: سرپرمو، موی ژولیده، (ابزار) زمین شوی، (قدیمی)، اخم کردن، چهره در هم کشیدن، چوبی که ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی