[نفت] چاه آب افتاده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خوب مهتری شده، خوب نگهداری شده، مرتب و منظم، مواظبت شده، مهتری شده
[نفت] تبدیل شیرآلات سر چاه
[نفت] سرداب سر چاه
[عمران و معماری] چشم پلکان
تزریق در چاه [مهندسی محیط زیست و انرژی] وارد کردن سیالات درون چاه
واژههای مصوب فرهنگستان
مشهور، شهره، نیکنام، نامور، شناخته شده، خوشنام، معروف، واضح، پیش پاافتاده [ریاضیات] آشنا
چاهنگاری [ژئوفیزیک] ثبت و تحلیل مشخصات سازندی (formation) که چاه در آن حفر شده است
[معدن] چاهپیمایی (چاه پیمایی) [نفت] نمودار گیری از چاه [آب و خاک] چاه پیمائی، ثبت نمونه های چاه
دارای حسن نیت، نیکخواه، خیرخواه، خوش نیت، ناشی از قصد خوب
تقریبا، در حدود، قریبا
[زمین شناسی] سامانه داده های چاه - سامانهی که برای ذخیره رایانه ای و بازیافت داده های چاه طراحی شده و در برگیرنده برنامه های لازم برای به روز کردن فایل می باشد.